سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
شهرماخانه ما
شهروند ایرانی ساکن تهران با تخصص وتحصیلات وتجارب کاری در امور مدیریت شهری، با اعتقاد بر حل معضلات شهرمان در سایه سعی وتلاش و همیاری جمعی
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 2
کل بازدید : 318978
کل یادداشتها ها : 128
خبر مایه

موسیقی


1 2 >

                                 بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر همگی

یک خبر فوری مربوط به سقوط هواپیمای نظامی در ساعت حدود 1900 در اطراف مهرآباد که توسط سایت خبری جهان نیوز مخابره شده است:

فوری/ سقوط هواپیمای نظامی در اطراف مهرآباد
 
برخی منابع از سقوط یک هواپیمای نظامی در اطراف فرودگاه مهرآباد خبر دادند.
 
منابع غیر رسمی در گفتگو با خبرنگار «جهان» اظهار داشتند که دودی که از اطراف فرودگاه مهرآباد به چشم
 
می خورد ناشی از سقوط یک هواپیمای نظامی در این منطقه است.

 این گزارش حاکی است از دقایقی پیش دود سیاهی در اطراف این فرودگاه مشاهده می شود.

لحظاتی پیش فارس نیز گزارش داد یک فروند هواپیمای سوخوی ارتش جمهوری اسلامی حوالی ساعت 19
 
امروز هنگام فرود دچار نقص فنی شده و در فرودگاه مهرآباد تهران سقوط کرد. 
 
این هواپیما یک خلبان و کمک خلبان داشته که قبل از سقوط هواپیما از طریق چتر به بیرون از هواپیما پریدند و
 
هم اکنون در صحت و سلامتی بسر می‌برند. 

  

                       بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر همه

ابتدا سالروز ایام اربعین حسینی را به همه شیفتگان و شیعیان تسلیت عرض مینمایم.

واما یک خبر درباره اعتیاد در مدارس ابتدایی دیدم که خدمت دوستان خوبم تقدیم مینمایم:

گسترش مصرف «کراک» در مدارس ابتدایی
کراک برخلاف هروئین ، تریاک و حشیش و ... بو ندارد و مصرف آن بسیار آسان است . آنچنانکه یک یا دو
دقیقه پس از مصرف آن در یک محیط در بسته و کوچک نیز ، کسی متوجه نخواهد شد.
مصرف مواد مخدر در بین دانش آموزان برخی مناطق تهران رو به افزایش است.

به گزارش «فردا» یکی از نهاد های اجتماعی اخیرا در گزارشی، خبر از رشد
مصرف ماده مخدر "کراک" در بین دانش آموزان مقطع ابتدایی داده است.

این در حالی است که طبق آخرین آمار اعلام شده ، در بین معتادان کشور دانش
آموزان نیز مشاهده می شوند و از آن مهم تر اینکه بسیاری از دانش آموزان با
مواد مخدر صنعتی و جدید همچون « شیشه » و « کراک » کاملاً آشنا هستند.

گفتنی است کراک ، نوعی هروئین است که تا حد امکان اشباع شده یعنی یک گرم کراک از ?? تا ???
گرم هرویین به دست آمده است اما اعتیاد آن نسبت به هروئین بسیار شدیدتر و ترک ان بسیار مشکل
تر است .

براساس تحقیقات به عمل آمده الگوی اعتیاد در کشور به سرعت در حال تغییر است و مصرف مواد
جدید همچون کراک رو به رشد است به طوری که مصرف این مواد هم اکنون به ?? درصد در بازار
مصرف کشور رسیده این در حالی است که سهم هروئین با ?? سال سابقه ?? درصد است و این زنگ
خطری آزار دهنده است .

کراک برخلاف هروئین ، تریاک و حشیش و ... بو ندارد و مصرف آن بسیار آسان است . آنچنانکه یک یا دو
دقیقه پس از مصرف آن در یک محیط در بسته و کوچک نیز ، کسی متوجه نخواهد شد .

همچنین اغلب معتادن از سطح تحصیلات پایینی برخوردار بوده و زیردیپلم و دیپلم هستند که اهمیت
نقش آموزش و پرورش در پیشگیری از اعتیاد بسیار حائز اهمیت است .

این مسئله لزوم توجه بیشتر اولیای مدارس و خانواده ها را ایجاب می نماید.
خداوند به بچه های بی گناه ما رحمی کند و ریشه های این مواد لعنتی را خشک کند که باعث نابودی نسل آینده ساز فردای نه چندان دور این مملکت گردیده است.
                                                                                                            یا علی

 


  

                                       بنام خدای منان

سلام

دو خبر خواندنی را  مرورفرمایید:

دستگیری فرد توهین‌کننده به مقام‌های دولتی
 
عامل خاطی این اقدام در ساعات اولیه امروز شناسایی، دستگیر و به دستگاه ذیربط تحویل شد.
مهر:عامل توهین‌کننده به مقام‌های رسمی دولت در شبکه پیام‌نما صدا و سیما با پیگیری مسئولان
سازمان دستگیر و به دستگاه ذیربط تحویل شد.

به دنبال ارسال پیام‌های توهین‌آمیز به مقام‌های دولتی در بخش لطیفه‌های شبکه تله‌تکست صدا و
سیما، عامل خاطی این اقدام در ساعات اولیه امروز شناسایی، دستگیر و به دستگاه ذیربط تحویل
شد.

                                                     -----------------------------------------------------------

                                                     ++++++++++++++++++++++++++++++

راننده زن در جاده تهران به قم در آتش سوخت
 
خودرو پ‍‍ژو 405 از قم به سمت تهران در حال حرکت بود که به علت نامعلومی از جاده منحرف شد و با
حفاظ گاردریل و تیر چراغ برق کنار اتوبان برخورد کرد و آتش گرفت.
فارس: برخورد یک دستگاه پ‍‍ژو 405 با گاردریل و تیر چراغ برق کنار
بزرگراه تهران - قم باعث شد زن راننده در میان شعله‌های آتش
جان خود را از دست بدهد.

این حادثه روز گذشته رخ داد و در جریان آن یک نفر کشته و پنج نفر مصدوم شدند.

ماموران ایستگاه 508 سازمان آتش‌نشانی شهرداری تهران به محل حادثه واقع در اتوبان تهران قم،
روبه روی شهرک سینمایی اعزام شدند.

بر اساس این گزارش، خودرو پ‍‍ژو 405 از قم به سمت تهران در حال حرکت بود که به علت نامعلومی از
جاده منحرف شد و با حفاظ گاردریل و تیر چراغ برق کنار اتوبان برخورد کرد و آتش گرفت.

سرنشینان این خودرو 6 نفر بودند که هنگام تصادف پنج تن از آنان از داخل خودرو خارج شده و نجات
یافتند، اما راننده خودرو نتوانست خود را از داخل خودرو نجات دهد و در میان شعله های آتش جان
باخت.

علت وقوع این حادثه توسط عوامل راهنمایی و رانندگی در دست بررسی است.

  

                                                 بنام خدا

با سلام مجدد

آیا راستی به فال و پیشبینی و ......اعتقاد دارید؟

مثلا فکر کنید خانمی برای یکی از مهمترین مسایل زندگی اش به شخصی مراجعه و درخواست فال قهوه میکند!

فالگیر هم با پنهان کردن طلا و جواهراتش که از خامی این مشتریان خرافی کسب کرده پس از ریختن فنجانی قهوه برای مهمان بخت برگشته و برگرداندن ته مانده فنجان در نلبکی میگوید:

ها .....جانم برات بگه که این خط سیاه را میبینی این هووی توست که الان با شوهرت داره قدم میزنه!

وا.......این خط کج رو میبینی وای.....دیگه کارت تمومه شوهرت میخواهد سرت رو ببره و ..........

آخه عزیز من خواهر و برادر من آدم عاقل که عنان و اختیار زندگیش را با این خرافه ها و اراجیف زیرورو نمیکند خدا به انسان  عقل و شعور داده تا تفکر کنه و راه درست را از غلط تشخیص بدهد پس این فالگیرها چرا فال خودشان را نمیگیرند؟؟ لطفا برای روشن شدن بیشتر موضوع این مطلب را بخوانید:

 

                                                             خطوط کف فنجان سفید سیاه زندگی 

 
 

ایراد از نسل ما نیست. اشکال سر عجول بودن ذاتی بشر است که دلش می‌خواهد لقمه زندگی را جویده و نجویده قورت دهد.

فنجان که برمی‌گردد، نگاه دختر روی دهان زن گیر می‌کند و نگاه زن، تنگی و گشادی مردمک چشم دختر را می‌پاید.
می‌گویند چشم‌ها حرف می‌زنند. مردمک‌ها با باز و بسته شدن، مرز شوق و بی تفاوتی را می‌شکنند و همه این‌ها به پای خطوط سیاه قهوه در کف فنجان نوشته می‌شود. دنیای سودجویی است. حرف‌های نگاه را به پای قهوه می‌نویسند!
دخترک سر تکان می‌دهد، به تایید و این تایید یعنی که فالگیر درست عمل کرده. یعنی که دختر جمله‌های دو پهلو را همان طوری تعبیر کرده که از اول دلش می‌خواست! یعنی از میان یک مشت حرف‌های درست و نادرست، دختر هر چه را خواسته جدا کرده و هر چه را درست ندیده، بی هیچ سخت‌گیری، گذاشته به پای خطوط مبهم بخت خودش. وگرنه لابد فال کجا و خطا کجا؟!
فردای بهتر در کف فنجان
ایراد از نسل ما نیست. اشکال سر عجول بودن ذاتی بشر است که دلش می‌خواهد لقمه زندگی را جویده و نجویده قورت دهد. اشتهای توک زدن به آینده و پیش بینی فردا و پس فردا، مجال ظهور یک شبه هر ترفندی را می‌دهد. حتی مجال ظهور مشاغل تازه‌ای مثل فالگیری!
همین می‌شود که شنیدن چند ورد زیر لب، خوردن یک فنجان قهوه ترک ناخالص و شنیدن چند جمله مبهم دو پهلو که قضاوت کردن آن، به هر شکلی که دلت می‌خواهد، به اختیار توست، از 2 هزار تومان تا یک میلیون تومان خرج روی دستت می‌گذارد.
این رقم آخر را نه تخمینی گفتیم و نه مبالغه آمیز. استثنائا پرونده این یکی هنوز باز است. ماجرای دختر جوانی که 500 هزار تومان بابت شنیدن خبر مرگ قریب الوقوع پدر و مادرش می‌پردازد و 500 هزار تومان دیگر برای جادویی که از مرگ آن‌ها جلوگیری کند!
بسیاری از آن‌ها که به سراغ فال قهوه می‌روند معتقدند آن را چندان جدی نمی‌گیرند. با این وجود وقت، پول و انرژی خود را صرف شنیدن همان چیزهایی می‌کنند که جدی نمی‌گیرند؛ به اسم تفریح! این تفریح اما انگار فال‌هایی مثل فال ورق، تاروت، یی چینگ، فال تیله، نخود، چای و انواع طالع بینی‌های دیگر را چندان به رسمیت نمی‌شناسد. فال قهوه وجاهتی بیش از تمام فال‌ها دارد. زن فالگیر دلیل محبوبیت و صحت فال قهوه را می‌گوید: فال جنبه علمی دارد. البته نه هر فالی و نه هر فالگیری.
برای اثبات ادعای خود، به تفسیرهای علمی متوسل می‌شود: در مورد فال قهوه شنیده‌ام که چون لب انسان هنگام نوشیدن قهوه با فنجان تماس مستقیم برقرار می‌کند، در حقیقت DNA او به فنجان منتقل شده و از طریق دانه‌های قهوه در آن نقش می‌بندد! دانه‌هایی که دربرگیرنده و انتقال دهنده DNA هستند به صورت نمادهای اعداد و اشکال در فنجان نقش می‌بندند و فرایندی مثل چاپ عکس شکل می‌گیرد!
و بماند این که حتی در صورت صحت این مدعا هم فالگیرها چطور علم DNA خوانی را فراگرفته‌اند و چه طور نام محمد و حامد و علی را در DNA هر دختر جوان دم بختی می‌بینند و دشمن چاق سیاه موی کینه توز را در DNA هر زن میانسالی.
دکتر شیوا دولت آبادی، روانشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در این باره می‌گوید: «وقتی انسان با باور حل مسائل و مشکلاتش به سراغ مرجعی مثل یک فالگیر می‌رود و احساس تلقین پذیری شدید را با خود حمل می‌کند، میزان تأثیرپذیری‌اش بیشتر می‌شود و در نتیجه طوری رفتار می‌کند که به او القا شده است. در حالی که قسمت بزرگی از این تأثیرپذیری را خود شخص و باور درونی او ساخته است. وقتی فالگیر به زنی می‌گوید که برو همسرت دوستت خواهد داشت! به واسطه انگیزه و امیدی که در قلب او شکل می‌دهد بر رفتارهای او دست کم تا آینده‌ای نزدیک تأثیر می‌گذارد و در نتیجه مسائل هم به شکل بهتری پیش خواهد رفت.»
دکتر دولت آبادی ادامه می‌دهد: « این پیش بینی‌ها اغلب بر مبنای احتمالات شکل می‌گیرند و مسائلی که معمولا برای زنانی از یک قشر خاص و با گروه سنی خاص در خانواده و محل کار اتفاق می‌افتد. معمولاً در این جریان صدها هزار پیش بینی غلط فراموش می‌شود ولی یک گفته صحیح در یاد می‌مانند و در نتیجه به نوعی بر قدرت مرموز فالگیرها و پیشگوها اضافه می‌شود و همه این‌ها هم به این خاطر است که انسان همیشه به دنبال امید بوده است. این جست وجوی روزنه امید را در فرهنگ‌های باستانی هم می‌بینیم. در آن دوران نیز پیشگویان در جام و گوی و شیشه و آینه وقایع آینده را پیش بینی می‌کردند.»
زنان، مشتری‌های اصلی
یک حساب سرانگشتی مردان را از قافله فالگیرها و مشتریان فال جدا می‌کند. تقریبا در تمام دنیا زنان مشتریان اصلی فال و یادگیری فالگیری به حساب می‌آیند.
دکتر دولت آبادی می‌گوید: «زن‌ها بیشتر به ظرایف زندگی و روابط اجتماعی خود توجه دارند و به ویژه در ارتباطات، زنان همیشه به دقایق بیشتری حساسیت نشان می‌دهند. اما شاید در یک نگاه کلی به وضعیت فرودست زنان در طول تاریخ و فرصت‌های نابرابر آموزشی و کسب توانایی بتوان گفت مراجعه و اتکای بیش از حد برخی زنان به خرافات و فالگیری به نوعی موضع ضعف و ناتوانی آنها را در حل مسائل خود نشان می‌دهد و می‌تواند ناشی از ضعف واقعیت گرایی و موضع انفعال در این دسته از زنان باشد.»
او اضافه می‌کند: «زنان تأثیرپذیرتر از مردان هستند و هنگامی که احساس شکست می‌کنند همچنان می‌کوشند تا راه خود را ادامه دهند. بنابراین به دنبال راه‌هایی برای خروج از مشکلات هستند. روی آوردن به فال و خرافات هم یکی از این راه‌هاست.»
فال در قانون
سابقه طولانی طالع بینی و آینه بینی در جامعه سنتی ایران، پای فال را به قانون هم کشانده است.
محمد شهریاری قاضی دادسرای جنایی تهران در این باره می‌گوید: سابقه جرم انگاری رمالی به آئین نامه امور خلافی برمی گردد. ماده سوم این آئین نامه می‌گوید کسانی که رمالی، جفر، تعبیر خواب، کف بینی، افسونگری، جادوگری، جن گیری، فال گیری، پیشگویی، چله نشینی، بخت گشایی و امثال آنها را وسیله معرکه یا دوره گردی قرار داده یا با باز کردن دکان و خانه اعمال مزبور را پیشه و وسیله کسب و استفاده خود قرار می‌دهند، به هفت تا ?? روز حبس تعزیری و از ??? تا ??? ریال غرامت محکوم می‌شوند. اما در سال ???? ماده واحده مربوط به تغییر و اصلاح مجازات‌های خلافی تصویب شد و مجازات حبس از رمالی حذف و برای آن فقط جریمه نقدی تعیین شد.
هر چند که به نظر می‌رسد این ماده قانونی به پای اجرا نرسید، اما قاضی شهریاری نگاه دیگری هم به این جرم دارد: با توجه به اینکه افرادی که اقدام به رمالی و اعمالی نظیر آن می‌کنند مردم را در واقع به امور واهی امیدوار می‌کنند و این مصداق بارز کلاهبرداری است، بنابراین مطابق ماده ? قانون تشدید مجازات مرتکبین اختلاس و ارتشا و کلاهبرداری، عمل مذکور جرم بوده و مطابق قانون مذکور مرتکب به حبس از دو تا ده سال و انفصال ابد از خدمات دولتی و پرداخت جزای نقدی معادل مالی که اخذ کرده است، محکوم می‌شود.
کلاهبرداری‌های این چنینی، واکنش مراجع تقلید را هم برانگیخت. تا جایی که آیت الله مکارم شیرازی اعلام کرد: «کسانی که به ادعای خود غیبگو بوده و رازهای پنهانی مردم را فاش می‌سازند از آیین اسلام دور هستند. البته هم افراد غیبگو و هم کسانی که به آنها مراجعه می‌کنند گناهکار محسوب می‌شوند. هر گونه غیب گویی و خبر از آینده دادن در زمان غیبت معصوم حرام است.»
اختیار گمشده

«صد سال پیش آدم‌ها در همان جایی به دنیا می‌آمدند که پدر و مادرشان به دنیا آمده بودند. روند تغییرات هم به قدری کند و کلیشه‌ای بود که همه چیز تقریباً از پیش روشن بود. پس فالگیرها چیز زیادی برای گفتن نداشتند. اما امروز معانی به حدی تغییر چهره داده‌اند و ارزش‌ها آن قدر به سرعت دگرگون شده‌اند که زندگی به پدیده‌ای پیچیده و غیرقابل پیش بینی تبدیل شده است. امروز انسان‌ها تأثیر نقش خود را در شکل بخشی به زندگی‌شان در مقایسه با سایر عوامل بسیار کمرنگ می‌بینند و در نتیجه در جست و جوی راه حلی برای گشایش امور هستند.»
این‌ها حرف‌های دکتر دولت آبادی است که معتقد است بشر قدرت اداره زندگی خودش را دارد و کافی است بخواهد تا بتواند. اما دختر ابتدای گزارش، هنوز برای خواندن دست روزگار بی تاب است. پول را که روی میز می‌گذارد، خوشحال است. شنیده است گره کارش باز می‌شود. محبوبیت پیدا می‌کند. شنیده است اگر چهل شب شمع روشن کند، دفع بلا می‌شود. شنیده است به محبوبش می‌رسد و برای حذف رقیب، کافی است هزینه دعایی را بپردازد که فالگیر می‌نویسد. همه این‌ها برای چند روز و چند هفته سرخوش بودنش کافی است. بعد از آن هم مثل دفعه قبل و دفعه‌های قبل‌تر که از پس چند روز آرامش، اگر اتفاقی خلاف وعده‌های فالگیر می‌افتاد، می‌گذاشت به حساب برج‌های کجساز فلکی و حیله‌هایی که دشمنانش در کارش می‌کنند، برای هر بدبیاری و اتفاق عکسی، توجیهات کافی دارد. این توجیه‌ها را هم رمال یادش داده است!


  

                                                 بنام خدای حکیم

سلام دوستان

بیایید مطلب جالبی را با هم مرور کنیم از یک درد جانکاه و از یک بدعت مدرنیته

بیایید از برهنگی این بیماری قرن از دید یک پدر نگران خارجی از زاویه ای دیگر نقل و یاد کنیم:

                                          برهنگی»بیماری قرن ماست
تهران- خبرگزاری ایسکانیوز ـ دخترم جرالدین! از تو دورم اما حتی یک لحظه، تصویرت از دیدگانم دور نمی‌شود.تو کجایی؟ در پاریس، روی صحنه تئاتر پرشکوه «شانزه لیزه»...؟این را می‌دانم و چنان است که گویی در این سکوت شبانگاهی، آهنگ قدم‌هایت را می‌شنوم.

به اهتمام: بیژن غفاری از ساری
شنیده‌ام در این نمایش پرشکوه، نقش آن دختر زیبای حاکم را داری که اسیر «خان تاتار» شده است.
جرالدین عزیز! در نقش ستاره باش وبدرخش اما اگر فریاد تحسین آمیز تماشاگران و عطر مستی آور گل‌هایی که برایت فرستاده‌اند به تو فرصت هوشیاری داد؛ بنشین و نامه‌ام را بخوان،شاید این آخرین دست نوشته ام برایت باشد.
من پدرت هستم و امروز نوبت توست که صدای کف زدن‌های تماشاگران، گاهی به آسمان‌ها بکشاندت.
به آسمان‌ها برو اما گاهی هم به روی زمین بیا و زندگی مردم را تماشا کن، زندگی بینوایانی که با شکم گرسنه و پاهای ‌لرزان ؛ هنرنمایی می‌کنند.من خود یکی از همینها بوده‌ام.
دخترم! تو مرا درست نمی‌شناسی. در آن شب‌های بس دور، با تو قصه‌ها بسیار گفتم اما غصه‌های خود را هرگز نگفتم؛ آن هم داستانی شنیدنی است.
داستان آن دلقک گرسنه که در پست‌ترین صحنه‌های لندن، آواز می‌خواند و صدقه می‌گرفت داستان من است.
من طعم گرسنگی را چشیده‌ام. من درد نابسامانی را کشیده‌ام و از اینها بالاتر، رنج حقارت آن دلقک دوره گرد را که اقیانوسی از غرور در دلش موج می‌زند و سکه صدقه آن رهگذر، غرورش را خرد نمی‌کرد.
با این همه، زنده‌ام و از زندگان پیش از آن که بمیرند؛ حرفی نباید زد. به دنبال نام تو، نام من است:«چاپلین».
جرالدین عزیز؛دخترم! دنیایی که تو در آن زندگی می‌کنی، دنیای هنرپیشگی و موسیقی است. نیمه شب، آن هنگام که از سرسرای پرشکوه تئاتر «شانزه لیزه» بیرون می‌آیی؛ آن ستایشگران ثروتمند را فراموش کن. حال آن راننده تاکسی که تو را به خانه می‌رساند را بپرس.
حال زنش را بپرس و اگر باردار بود و پولی برای خرید لباس بچه نداشت ،مبلغی پنهانی در جیبش بگذار.
به خدمتکارم در پاریس گفته ام فقط پول این نوع خرج‌های تو را بی چون و چرا بپردازد، اما برای خرج‌های دیگرت باید صورتحساب بفرستی.
دخترم! گاه و بیگاه با مترو و اتوبوس، شهر را بگرد و مردم را نگاه کن. زنان بیوه و کودکان یتیم را بشناس و دست کم، روزی یک بار بگو: من هم مانندآنان هستم.
تو واقعا یکی از آنان هستی نه بیش تر! هنر، پیش از اینکه دو بال به انسان بدهد؛ بیش تر دو پای او را می‌شکند.
اگر به مرحله‌ای رسیدی که خودت را برتر از تماشاگران دانستی، همان لحظه تئاتر را ترک کن و با تاکسی خود را به حومه پاریس برسان.
آنجا را خوب می‌شناسم، بازیگران همانند خویش را خواهی دید که از قرنها پیش، زیباتر از تو، چالاک‌تر از تو و مغرورتر از تو هنرنمایی می‌کنند اما از نور خیره کننده تئاتر «شانزه لیزه» خبری نیست.
دخترم جرالدین عزیز! چکی سفید امضا برایت فرستاده‌ام که هرچه دلت می‌خواهد بگیری و خرج کنی اما هر وقت خواستی 2فرانک خرج کنی؛ با خود بگو: سومین فرانک ، مال من نیست.این مال یک زن و مرد فقیر و گمنام است که امشب به یک فرانک نیاز دارند.
جست وجو لازم نیست؛ این نیازمندان گمنام را اگر بخواهی همه جا خواهی یافت.اگر از پول و سکه برای تو حرف می‌زنم برای این است که از نیروی فریب و افسون پول، این «فرزند بی جان شیطان» خوب آگاهم.
من زمانی دراز در سیرک بوده و همیشه و هر لحظه برای بندبازان روی ریسمان بس نازک و لرزنده ؛ نگران بوده‌ام. دخترم! این حقیقت را بگویم که مردم ناپایبند، روی همین زمین بیش از بندبازان ریسمان نا استوار، سقوط می‌کنند.
دخترم! جرالدین! پدرت با تو حرف می‌زند. شاید شبی درخشش گرانبهاترین الماس جهان، تو را فریب دهد و آن شب است که این الماس، آن ریسمان نا استوار، زیر پای تو خواهد بود و سقوطت حتمی است.
روزی که چهره زیبای یک اشراف زاده بی بند و بار، تو را بفریبد؛ آن روز است که بندبازی «ناشی» خواهد بود و همیشه بندبازان ناشی سقوط می‌کنند. از این رو دل به زر و زیور مبند.
بزرگ‌ترین الماس این جهان «آفتاب» است که خوشبختانه بر گردن همه می‌درخشد اما اگر روزی دل به مردی آفتاب گونه بستی یکدل باش و به راستی او را دوست بدار.
به مادرت گفته‌ام که در این باره برای تو نامه‌ای بنویسد چون از من بهتر معنی عشق را می‌داند.او برای تعریف عشق که معنی آن «یکدلی» است شایسته‌تر است تا من!
دخترم! هیچ کس و هیچ چیز دیگر را در این جهان نمی‌توان یافت که شایسته باشد دختری ناخن پایش را برای او عریان کند مگر شوهرت! فراموش نکن «برهنگی» بیماری قرن ماست.
هنوز حرف‌های بسیاری برای گفتن دارم اما با این پیام، نامه ام را تمتم می کنم:«انسان باش، ‌پاکدل و یکدل .گرسنه بودن، صدقه گرفتن و در فقر مردن، بارها قابل تحمل‌تر از پست و بی‌عاطفه زندگی کردن است؛همین.»


  

                                    بنام خدای یکتا

سلامی دوباره

خانواده وحشت در قم
در قم شایع شده است که این افراد بر سر راه خود تا رسیدن به قم چند نفر را به قتل رسانده اند.

حضور یک خانواده فراری در قم، باعث ایجاد وحشت در میان مردم این شهر شده است.

به گزارش جهان، مدتی قبل در اصفهان یکی از توریست فرانسوی توسط فردی به قتل رسید که هم اکنون این فرد دستگیر و در زندان به سر می‌برد.

بنا بر این گزارش بقیه اعضای خانواده این فرد شامل دو برادر و مادر وی می‌باشند، برای اخاذی و گروگان گیری جهت آزاد سازی فرد قاتل به شهر قم وارد شدند.
 
این گزارش می افزاید: حضور نیروهای انتظامی در شهر قم محسوس شده است.
 
در قم شایع شده است که این افراد بر سر راه خود تا رسیدن به قم چند نفر  را به قتل رسانده اند.
 
عکس‌هایی از این خانواده در میان مدارس و مغازه‌ها توزیع شده است و گروهی امنیتی نیز از تهران برای دستگیری این خانواده به قم اعزام شده اند.
 
یکی از نمایندگان مردم قم در مجلس نیز با تایید این خبر به خبرنگار «جهان» گفت: نیروهای امنیتی با تدابیر لازم به دنبال دستگیری این افراد هستند.
                    
این گزارش حاکیست قاتل اصلی توریست فرانسوی فردی از اعضای خانواده است که به همراه مادر و برادر دیگر خود در اعتراض به دستگیری برادر ارشدشان که به جرم قتل و سرقت در اصفهان دستگیر شده اند، دست به ایجاد وحشت می‌زنند.
 
این خانواده که اهل مرودشت از توابع استان فارس هستند، جسارت آنها تا حدی است که برای آزادی برادرشان روز هنگام و در خیابان شلوغی مثل خیابان چهارباغ اصفهان وارد کیوسک نیروی انتظامی شده و با انان درگیر شدند.
 
تا مدتها تمام اعضای نیروی انتطامی اصفهان آماده باش بوده و رعب و وحشت  اصفهان را فرا گرفته بود. هرچند که با گذر زمان این وحشت کمتر شده است.

  

                                     بنام خداوند رحمان

سلام دوستان

با راه رفتن موبایلتان را شارژ کنید
تعدادی از دانشمندان دانشگاه میشیگان آمریکا دستگاهی را ابداع کرده اند که با بسته شدن به زانوی انسان برق تولید می کند.

هم اکنون بحث انرژی به مهمترین دغدغه بشر تبدیل شده و دانشمندان سعی می کنند با ابزارها و تکنیک های گوناکون به تولید انرژی بپردازند.

خودروهای هیبریدی،خودروهای الکتریکی ،خودروهای گازوئیلی و بنزینی سعی می کنند با تبدیل انرژی های دیگر به انرژی جنبشی، بهینه ترین استفاده را از انرژی داشته باشند.

گاهی اوقات نیز انرژی جنبشی به انرژی الکتریکی تبدیل شده و در باتری ها ذخیره می شود.

اما همگان به این نکته واقفند که سبزترین و پاک ترین وسیله حمل و نقل در جهان پاهای انسان است.

این وسیله نقلیه خدادادی با استفاده از انرژی تولید شده از غذا به حرکت می پردازد و می دانیم که غذاها نیز انرژی خود را از خورشید به دست می آورند و در نتیجه منبع انرژی انسان خورشید است.

تعدادی از دانشمندان دانشگاه میشیگان آمریکا دستگاهی را ابداع کرده اند که با بسته شدن به زانوی انسان برق تولید می کند.

در صورتیکه این دستگاه به زانوی انسان بسته شود، پس از یک راهپیمایی کوتاه 1 وات برق تولید می شود.

این دانشمندان سعی می کنند با توسعه این دستگاه بتوانند وسایلی مانند تلفن همراه و MP3 را شارژ کنند.

  

                                 بنام خداوند یکتا

سلام مجدد

عمل جراحی «شجریان» با موفقیت انجام شد

عمل جراحی ریه «محمدرضا شجریان» با موفقیت به پایان رسید و حال عمومی او رو به بهبود است.     

عمل جراحی ریه «محمدرضا شجریان» با موفقیت به پایان رسید و او بعد از جراحی بخش سرطانی ریه‌اش طی یک عمل جراحی، اکنون در وضعیت مطلوب به سر می‌برد.‌

 

بنا بر این گزارش، این هنرمند بعد از عمل جراحی و پایان بیهوشی به بخش منتقل شده و حال عمومی وی رو به بهبود است.

 

به گزارش خبرگزاری فارس؛ محمدرضا شجریان از ساعت ?? امروز به علت ناراحتی ریوی به اتاق عمل بیمارستان کسری رفت.

 محمدرضا شجریان چند سال پیش نیز بیماری کلیه داشت که با جراحی درمان شد.  


  

                                   بنام خدا

سلام

           

بنزین نوروزی تصویب شد
رئیس ستاد تبصره 13 اعلام کرد: با تصویب هیات نمایندگان ویژه رئیس جمهور در ستاد تبصره 13 ، سهمیه بنزین نوروزی تصویب شد.

 

به گزارش«جهان» و به نقل از واحد مرکزی خبر سید مهدی هاشمی افزود: با تصمیم این هیات در ستاد تبصره 13، صد لیتر بنزین به سهمیه سواری های

 

شخصی افزوده شد که در سهمیه اسفند این سواری ها اعمال می شود. 
                                                                                 


  

                                                        بسمه تعالی

سلام دوستان

گزارش خواندنی بلومبرگ از تغییر جنسیت در ایران
 
قبلا زمانی که "هستی" آرایش می کرد و بیرون می رفت خیلی در عذاب بودم چونکه فکر می کردم مردم با دید بدی به
 
وی نگاه می کنند...هر شب دعا می کردم: خدایا! لطفا اجازه نده که این مساله رخ بدهد. اجازه بده که "ناصر"، پسر
باقی بماند.

عصر ایران؛ وحید جعفریان - خبرگزاری بلومبرگ در گزارشی به بررسی موضوع تغییر جنسیت در ایران و کمک های مالی
 
دولت در این خصوص پرداخت.

به گزارش عصر ایران (asriran.com) این خبرگزاری می نویسد: "ناصر چندان اعتقادی به حکومت اسلامی ایران نداشت تا
 
زمانی که بابت تبدیل شدن به یک زن کمک مالی دریافت کرد."

خصوصیات این فرد از دوران کودکی با سایر همسن و سالان پسر متفاوت بود به نحوی که لباس های زنانه عمه خود را
 
دزدکی برمی داشت و حتی آرایش می کرد.

در سن 14 سالگی ناصر به والدین خود گفت می خواهد جنسیتش را تغییر دهد: "متوجه شدم که مشکل دارم و احتیاج
 
داشتم این مشکل را از طریق عمل حل کنم."

ناصر که اکنون 18 ساله است و اخیرا تحت عمل جراحی تغییر جنسیت قرار گرفته می گوید: "در یک کلینیک جنوب شهر
 
تهران تحت عمل قرار گرفتم و دو روز بعد به زنی با نام «هستی» تبدیل شدم."

وی در خصوص اقدامات دولت درباره تغییر جنسیت معتقد است: "حتی اگر مطالب منفی زیادی درباره دولت گفته شود
 
اما اقداماتی هم توسط آن صورت گرفته که مثبت است."

براساس این گزارش هرچند در ایران میان زنان و مردان تبعیض وجود دارد و همجنس بازان با مجازات مرگ روبرو می شوند
 
اما دولت قصد دارد امسال 6 میلیارد ریال معادل 647 هزار دلار برای کمک به عملیات تغییر جنسیت هزینه کند.

"مهدیس کامکار" یک روان شناس در تهران که با افراد دوجنسی و ترانس سکشوال (transsexual) سر و کار دارد معتقد
 
است: "سیاست ها آنگونه که به نظر می رسد متناقض نیستند چرا که در جوامع سنتی فشار بیشتری برای پیروی از
 
نقش های جنسی متعارف وجود دارد."

وی افزود: "در فرهنگ های بسته یک فرد دوجنسی ترغیب می شود تا مسائلی را روشن کند که ابتدا از ظاهر فرد آغاز
 
می شود."

کامکار خاطرنشان کرد: "پوشیدن لباس جنس مخالف یا رفتار کردن همانند وی به حد کافی برای فرد دوجنسی رضایت بخش نیست."

برپایه این گزارش "هستی" در یک خانواده مذهبی رشد کرده و از کودکی با پوشیدن لباس زنانه، آرایش و فر دادن موهای
 
خود والدینش را متعجب کرده است.

در سن 14 سالگی وی از یک مدرسه پسرانه در مشهد واقع در شمال غربی ایران اخراج شد تنها به این خاطر که
 
رفتارش "غیراخلاقی" به نظر می رسید.

"هستی"با مشاهده مقاله ای در یک مجله محلی مطالب بیشتری درباره افراد دوجنسی یاد گرفت. وی سپس همانند
 
بسیاری از ایرانیان برای یافتن پاسخ سئوالات خود که معمولا در خانه مورد بحث قرار نمی گیرد به اینترنت رجوع کرد.

هستی می گوید: "قبلا فکر می کردم یک همجنس باز هستم اما خوشبختانه اطلاعات زیادی به دست آوردم و متوجه
 
شدم که در این حالت قرار ندارم."

چهار سال طول کشید تا هستی جنسیت خود را تغییر دهد. وی در مغازه پوشاک دایی خود و سپس در یک
 
کارخانه مشغول به کار شد تا پول کافی برای انجام عمل را پس انداز کند.

هستی در سن 15 سالگی چهارده ماه آزمایشات پزشکی و روانکاری را پشت سر گذاشت تا مطمئن شود که دارای
 
شرایط لازم برای تغییر جنسیت است.

در اردیبهشت 85 گروهی از پزشکان اجازه عمل جراحی را صادر کردند.

"معصومه" مادر "هستی"در این باره گفت: "خیلی مشکل بود، هر شب دعا می کردم: خدایا! لطفا اجازه نده که این
 
مساله رخ بدهد. اجازه بده که وی (ناصر)، پسر باقی بماند."

هستی از سازمان دولتی بهزیستی تقاضای کمک مالی کرد و در آبان ماه امسال این سازمان 35 میلیون ریال جهت
 
عمل جراحی پرداخت کرد.

خانواده هستی سرانجام با درخواست وی موافقت کرد و پدرش تنها یک شرط پیش روی او گذاشت: "هستی باید چادر بپوشد."

معصومه که خود نیز همواره چادر بر سر می گذارد اظهار داشت: "قبلا زمانی که هستی آرایش می کرد و بیرون می
 
رفت خیلی در عذاب بودم چونکه فکر می کردم مردم با دید بدی به وی نگاه می کنند."

عمل جراحی هستی که شامل بیرون آوردن اندام های تناسلی مردانه و جایگزینی آن با اندام زنانه بود 9 ساعت به طول کشید.

"بهرام میر جلیلی"، دکتر وی یکی از 10 جراج برجسته تغییر جنسیت در ایران است.

دکتر میرجلیلی می گوید: وی در طول 12 سال گذشته بیش از 460 عمل جراحی را انجام داده است.

به نوشته بلومبرگ ایران در سال 1984 تحت یک فرمان صادره توسط آیت الله روح الله خمینی اینگونه عمل های جراحی را مجاز اعلام کرد.

"محمد مهدی کریم نیا"، یک روحانی که رساله ای در خصوص "حقوق و وظایف ترانس سکشوال ها" به رشته تحریر
 
درآورده می گوید: "دولت افراد دوجنسیتی را به عنوان افرادی تلقی می کند که در یک جنس اشتباه «گرفتار» شده اند."

سازمان بهزیستی ایران در حال بررسی 16 تقاضای کمک مالی از سوی افراد دوجنسی است.

حسن موسوی چالاک ، رییس دفتر امور آسیب دیدگان سازمان بهزیستی گفت: "افراد ترانس سکشوال و دوجنسی
 
مورد نکوهش قرار ندارند، بلکه آنها همچون هر شهروند دیگری دارای حقوق هستند."

اما به گفته کریم نیا، کتاب قرآن، همجنس بازی را محکوم و این اقدم را به عنوان یک "انحراف اخلاقی" توصیف می کند.

هستی می گوید: در زمانی که پسر بوده چند بار به دلیل پوشیدن لباس های جین تنگ در خیابان بازداشت شده است:
 
"ترجیح می دهم در گرمای تابستان با چادر بیرون بروم تا آنکه به عنوان یک همجنس باز محسوب شوم."

وی ادامه می دهد: "خودم را از جامعه و از تصور مردم نسبت به خود آزاد کرده ام."

هستی اکنون در حال برنامه ریزی برای زندگی جدید خود به عنوان یک «زن» است: "کاملا از نظر ذهنی آماده ازدواج هستم."

  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ            
           




ابزار وبلاگ